از دست همسری دلخورم ... زیااااااااااااد ... خیلی زیاد ... احساس میکنم اصلا برای حرفام ارزش قائل نیست ... دیروز دلم گرفته بودو یه عالمه گریه کردم ... هر چیم ازم پرسید چی شده هیچی نگفتم ... دیگه هیچی بهش نمیگم ... حرافارو تو دلم نگه میدارم ... اینجوری لاقل فک میکنم نگفتم و نمیدونه برای همینم براش مهم نیست ... اگه بگم مشکلم حادتر میشه ... چون اونموقع توقع دارم بهشون اهمیت بده و توجه کنه ... دیگه نمیگم .
خوب این راه حل خیلی بدیه....
راه بدیه اما من مجبورم چون وقتی میگم طرف فراموش میکنه ناراحتیم چندین برابر میشه ...
نبینم ناراحت و دل گرفته باشی بهار جان ...
سخت نگیر خانومی ... با آرامش با همسرت صحبت کن و خواسته هات رو بگو ... ایشالا که گوش میده ...
روزت مبارک باشه خانومی :)
مرسی خانمی ... روز شما هم مبارک ...
سلام من تازه باهات آشنا شدم... ولی چرا دلت گرفته... نازی نباید اینطور خودتو ناراحت کنی بخصوص با سابقه ای که از معده درد داری...
خوش اومدی سارا جان ...
آره دیشب بازم معده درد گرفته بودم ...
خوب واردیا ساراجون ...
این مردا همشون سرو ته یه کرباسن ولیمن اگه جات باشم حداقل حرفمو میزنم دلم خنک شه
نمیتونم دیگه سحر جون من با گفتن دلم آتیش میگیره
چی شده بهار جونم، چه مشکلی پشی اومده؟
واضح تر بنویس! اتفاقا باید همه چیز رو به شوشو بگی تا بتونه اون نقایص خودشو برطرف کنه آخه!
گریه جلوی شوشو!!!!! اصلا کار درستی نیست@ اونوقت فکر می کنه تو ضعیفی و با یه تلنگر می شکنی و روت حسابهای بزرگ باز نمی کنه!
دسته خودم نیست سپیده جون هر چی جلو گریمو بگیرم شدیدتر میشه
بهار گلی؟ نبینم گرفته باشی...هیچ وقت نریز توی خودت...از من گفتن بودا!
قبلا میگفتم سیندختی گفتن در مورد من بیفایدس
من یه خواننده خاموشم که الا ن روشن شدم.!!!!...خانومی قربونت بشم غصه نخور...این آقایون مذلشون اینطوریه کلا...همسری منم واسه انجام یه کاری بارها و بارها با ملایمت بهش یاد آوری می کنم تا یادش بمونه...گلم منم الان 10 ساله ازدواج کردم اولاش منم ناراحت میشدم ولی دیدم ناراحتی جواب نمیده...الان با خوشرویی میگم بهتر جواب میده...
ایشالا دوباره بیای از شادی بنویسی...
روزت هم مبارک خانومی...
پس اینجا خواننده خاموشم داریم ... خوشحالم از آشنائیتون خانمی
ممنون عزیزم بابت راهنمائیتون ...
ایشالا ... ایشالا همه از شادی بنویسن و لحظه هاشون شاد شاد باشه ...
روز شمام مبارک عزیزمممممممممممممم ... مرسیییییییییی خانمی
چی رو فراموش کرده؟
مسائلو درجه بندی کن
شاید بعضی فراموشیا اینقدر هم تهمیت نداشته باشه گلم
چشم عروس خانم روش فکر میکنم
سلام بهاری جون، حالت خوبه عزیزم؟!
روزت مبارک ...
به نظر من با مهربونی و ناز و نوازش بهش بگو، خیلی آروم اگه جنبهی تحکم داشته باشه و امری باشه بیشتر لجبازی میکنه.
با شوهرت قرار بگذارید که هفتهای یک جلسه 1 ساعته بگذارید و تمام مسائلی که جفتتون رو ناراحت کرده رو خیلی راحت و آروم بگید، شاید خیلیهاش سوء تفاهم باشه ...
اینطوری میشه یک زندگی موفق ... انشاء الله ...
مامانم میگفت یه موقعهایی که یه حرفی به بابات میزدم و یا با بیحوصلگی و ناراحتی ازش انتقاد میکردم بیشتر لجبازی میکرد.
میگفت یه بار بابات بهم گفت تو با خوبی میتونی پدر منو دربیاری نه با بدی ...
البته پدرم اینطوری عنوان کرده و کسی نمیخواد پدر کسی رو در بیاره اما منظور بابام این بوده که با خوبی میتونی بزرگترین خواستههاتو بخوای نه با انتظار و توقع و بداخلاقی ...
ایشالا که همیشه خوش و خرم باشید و همیشه حرف همو خوب بفهمید ...
موفق باشی عزیز دلمممم ...