**راز زیبای زندگی**

وإِن یَکادُالّذینَ کَفَروالَیُزلِقونَکَ بِأَبصارِهِم لَمّاسَمِعُواالذِّکرَویَقولونَ إِنَّهُ لَمَجنونٌ ومَاهُوَ إِلاّذکرللعالمین

**راز زیبای زندگی**

وإِن یَکادُالّذینَ کَفَروالَیُزلِقونَکَ بِأَبصارِهِم لَمّاسَمِعُواالذِّکرَویَقولونَ إِنَّهُ لَمَجنونٌ ومَاهُوَ إِلاّذکرللعالمین

دیروز رفتیم بالاخره اون چیزائی که سری قبل نتونستیم به دلیل خراب بودن کارتامون بخریمو از فروشگاه خریدیم ... سر راهم نون باگت گرفتیم که شب با سوسیس بخوریم و من واسه شام خیالم راحت باشه ٬زیادم تو آشپزخونه واسه شام نمونم ...همسری منو رسوند خونه و رفت تا شناور کولر بخره و کولرو درست کنه ... آخه همسایه طبقه بالائی میگفت کولر آب میده پشت بوم پره آب شده ... منم گفتم پس حالا که میری کاهو هم بخر ... تا همسری بیادو بره بالا و کولرو درست کنه منم یه کم به کارای خودم رسیدم... یه عالمه ظرف جابجا کردم ... خریدامونو جابجا کردم آخر سرم شامو درست کردم  ... واسه شام سوسیس با سیب زمینی درست کردم کنارشم کاهو ... همسری که کارش تموم شد و اومد دیگه داشتم وسایل سفره رو آماده میکردم ... سفره رو انداختیمو شاممونو خوردیم ... خودم یه کم خوردم که همسری عزیز بتونه غذاشو خوب بخوره ... سفره که جم شد دراز کشیدیم تا یه کم فیلم مستند کانال ۴ رو که در مورد زندگی اسبها بودو ببینیم ... چقدر خوشگل بودن این اسبای وحشی ... اما خوابمون برد . 

راستی بر خلاف عادت همیشگیم دوروزه تا می رسم خونه تی وی رو روشن نمیکنم یه حس خوبی داره ... خیلی خوشم اومده ... خونه در نهایت آرامش و سکوته .

نظرات 8 + ارسال نظر
سایه چهارشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:20 http://didarema.persianblog.ir

ببخشید دیروز سرم خیلی شلوغ بود نرسیدم بیام پیشت و جواب کامنتتو بدم . راستش مقایسه کردن خانواده ها اشتباهه سعی کن این ذفتارشو از سرش بندازی . حالا ممکنه گاهی پیش بیاد که بعضی از فامیلای همسرت یا تو وسط هفته بیان اما دلیل نمیشه دفعه بعدی اون یکی هم بخواد به تلافی اون موقع همون کارو بکنه . قانعش کن که اگه روزهای تعطیل باشه هم پذیرایی بهتری میتونی بکنی هم خودتون از مهمونداری لذت میبرین

ممنون که اومدی سایه جوون ...
بخدا همینطوریه که میگی ... من مهمون دوست دارم وقتی میان ذوق میکنم اما از داخل هم حس میکنم داره استخونای بدنم تو هم میشکنه انگار کوه کندم ... یه وقتائی سرم گیج میره ...
اینه که وقتی مقایسه میکنه اینقدر ناراحت میشم

سیندخت چهارشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:09

احساس میکنم داره زندگیت روی روال می افته...تونستی به یه برنامه ریزی برای خودت برسی و این خیلی عالیه...
آره بابا تی وی چی داره جز اعصاب خوردی؟
خانومی روزای تعطیل مثلا یه روز تعطیل یه مقدار غذا بپز بذار توی فریز برای بعضی شبا که خسته این و سخته که شام بپزی خیلی عالیه...

آره خودمم همین حسو داشتم تو این هفته ...
واقعا ...
باچه این هفته ببینم چی کا میکنم ...
مرسی از راهنمائیت سیندختی جون

سحر چهارشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:42 http://www.spbk.persianblog.ir

کار خیلی خوبی میکنی که تلویزیون نمیبینی من ارادشو ندارم و این فارسی وان لعنتی روزی ۴ ساعت وقتمو میگیره

آخه اصلا وقت ندارم که بشینم ببینم سحر جون ...

آلما پنج‌شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:25

هوس سوسیس سیب زمینی یا سوسیس تخم مرغ کردم خیلی
حتما امشب درست می کنم

واسه روزائی که خسته ایم عالیه

sepideh پنج‌شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 20:48 http://lahzehayesepid.blogsky.com


سلام بهاری جون ...

خوبی نانازی؟!

چرا اینقدر خودتو خسته می‌کنی

میتونی توی برنامه‌ات واسه شام غذاهای ساده بگذاری

مثل کوکو، اسنک، نون و پنیر و خیار و گوجه و گردو، املت، بیشتر سعی کن حاضری باشه که خیلی میچسبه

خوش باشی گلم و با آرامش ...

راستی من آپم اگه دوست داری بهم سر بزن ...

فعلاً بای ...

سلام عزیزم ...
خوبم گلم ...
چشم سعی میکنم اما دیگه دارم را میفتمااااااااااااااااااااااااا ...
مرسی...
اونم به چشم ...

sepideh شنبه 8 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:32 http://lahzehayesepid.blogsky.com/


سلام بهاری جون، مرسی عزیزم که به فکرمی ...

نمیدونم هنوز، دارم خیلی فکر می‌کنم، پسر بدی نبود ..

دعا کن برام که درست انتخاب کنم ...

آخیییییییییییییییییییییییی ... سخت نگیریا سپیدخه جونم ... اخلاق و ایمانش خیلی مهمه خیلی و مسئولیت پذیریش ... خیلی تحقیق کنین ... ایشالا هر چی خیره همون بشه

فلفل بانو شنبه 8 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:32

وای نفسم من نبودم چی شده ؟

سلام فلفل جون ... چیزی نشده عزیزم ... خوب کجا بودی ؟؟؟

فیروزه شنبه 8 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:53

اوله زندگیه بهار جون ... یه کم طول میکشه تا یه سری مسائل جا بیفته ... مثل مهمون داری و مهمون بازی ... مثل مقایسه کردن ها ... مثل کلی حرف که فامیا من اینطور ، فامیل تو اونطور ... یه کم صبوری کن ... با یه کم برنامه ریزی میتونی به کارهات برسی ... مهمون از قبل خبر بده مشکلی پیش نمیاد ... از همسرتم بخواه کمکت کنه توی پذیرایی و مهمون داری ...
وای هوس ساندویچ سوسیس کردم شدیدا ...

مرسی از راهنمائیت دوستم ... چشم ...
آره اگه از قبل خبر بدن واقعا عالیه عالیییییییییییییییییی
همسری خیلی کمکمه ...
الهیییییییییییییییییییییییی آلمام هوس کرد ... شرمنده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد