خیلی حالم بد بود ... رو زمین دراز کشیده بودم جلوی تی وی ... همسری یه آلو میشوره و میده دستم ... من :نمیخورم ... همسری : بخور واست خوبه ... میخورم و بهم خیلی میچسبه ... میگم همسری یه دونه دیگه بهم میدی ( حالا خوبه نمیخوردما ) ... میگه باشه واسه تو یه آلو میشورم واسه خودمم شلیل ... میگم خوبببببببب حالا که اینطور شد ، منم شلیل میخوام ... بعد فک میکنم آلو یا شلیل مزشونو تو ذهنم میارم ... نمیتونم انتخاب کنم بنابراین میگم اصلا من از هر دوش میخوام همسری ... یه دونه آلو ، یه دونه شلیل .. همسری خندش میگیره و به شوخی میگه شکمووووووووو مثلا مریضیااااااااااا ... میگم خوب مریض باشم مریض باید تغذیش خوب باشه دیگه ... بازم میخنده قربونش برم .. بعد با درد جابجا میشم همسری میگه چی میخوای ؟؟؟ میگم کنترل تلویزیون ... میگه مثلا مریضیا کنترلم میخوای ؟؟؟ ... میگم خوب مریض احتیاج به سر گرمیم داره دیگه ... همسری بازم میخنده فدای اون خنده های خوشگلش بشم الهی ... خیلی خیلی دوستت دارم عزیز دلم ٬ همسر مهربونم .
انشاله که این عشق همیشه پایدار باشه
مرسی عزییییییییییییییییییییییزمممممممممممممممممممممممممممم
خدا بد نده ... چی شدی؟!
همون گردن درد ... فک کنم مال باد کولر یا بد خوابیدن باشه ... آخه دوش که میگیرم میام جلوی کولر ... تو اتاق خوابم کانالمون یه جوریه که دقیقا میزنه رو تخت ... شایدم رگ به رگ شده ... هر چی ماساژ میدیم ... پماد و مسکن میخورم همش بی فایدس ... عضلات و رگ گردنم عینه چوب سفت شده
ایشالله همیشه زندگیت سرشار ازعش باشه وتا اخر عمر زندگی عشقولانه ای داشته باشی.یه حس خوبی بهم میده وقتی میبینم دونفر همدیگرو تاوج میپرستن
مرسی عزیزم
آخی چی شدی دوستم؟ چرا حالت بد بوده؟
منم عاشق میوه های تابستونیم...وااااااای مخصوصا شلیل و آلو...
گردنم گرفته عزیزم ... پس با هم تفاهم داریم دیگه
عزیزم هنوز خوب نشده گردنت ؟ اخی ... یه مدت رعایت کن ... شاید هم ماله کارت باشه ؟ با کامی زیاد کار می کنی ؟
من عاشق شلیلم !
نه خانمی ... بهتر شدم اما خوب نه ... اگه بشه که نمیشه ... کارم همش با کامیه دیگه ...۱۱ ساعت
سلام خوبی وبلاگ جالبی داری اگه خواستی یه سری هم به ما بزن گلم . راستی با سایتهای من تبادل لینک می کنی؟اینم آدرسی که تمام سایتهای من تو اون هست www.istgah.asantabligh.com/tabdol1.php
سرما خوردی بهاری؟
نه عزیزم عضلات گردنم گرفته
سلام بهار جونی تو که میدونی من وب ندارم تو هم که دوستای مهربونی داری.میشته تو پست بعدیت یه کوچولو تو خط اخر نظر دوستاتو راجع به ساید بای ساید و رنگش بپرسی.اگه این لطفو در حقم کنی کمک زیادی بهم کردی.اخه نمیدونم از کی بپرسم
سلام عزیزم ... باشه حتما ... ولی خوب اونموقع که من خودم داشتم جهیزیه میخریدم .. اکثرا از کمی جاش شاکی بودن عزیزم ... منم ساید نگرفتم آخه اکثرا خونه هائی که می رفتیم واسه اجاره ببینیم ساید داشتن و چون جاش تو آشپزخونه کم بود تو پذیرائیشون گذاشته بودن ... رنگشم که خوب الان نقره ای مده اما من دوست نداشتم چون آشپزخونه های کوچیک حس میکنم دلگیر و تاریک میشن با وسایل نقره ای ... اینم سلیقه منه ... رنگش به خودت بستگی داره
اخی ایشالا همیشه حستون پایدار باشه.گردن درد خیلی بده عزیز دلم
مرسی عزیزم .... خیلیییییییییییییییییییییییییییییییی
بهتری گلکم؟
مرسی فلفل جونم ... بهترم عزیزم ...
مهربونم مرسی از راهنماییت.منم خودم بیشتر به سفید علاقه دارم وقتی همی نظر دوستای مهربونی مثل تورو میدونم بیشتر مصمم میشم گلم
خبری ازت نیست بهاری...خوب شدی؟
خوبم سیندخت جونم ... می سی عزیزم ... سیندخت نازم ... بووووووووووووووووس
قدر همسری مهربونت رو بدون عزیزم.ایشالا زود خوب شی.
بهار جونم اتفاقا الان داریم شلیل و آلو زرد میخورم. خوش باشید عزیزم
عکس گذاشتم بیا عزیزم.
هههههههههه..چه مریضی!!! آفرین خانوم مریض خیلی حرکتت جالب بود
مرسی خانمی
سلام بهار جون خدا ایشاالله همسری رو برات نگه داره و همیشه خوشبخت باشید. عیدت مبارک عزیزم
روزگاری بود میوه اش فتنه ، خوراکش مردار ، زندگی اش آلوده ، سایه های ترس شانه های بردگان را می لرزاند . تازیانه ستم ، عاطفه را از چهره ها می سترد . تاریکی ، در اعماق تن انسان زوزه می کشید و دخترکان بی گناه ، در خاک سرد زنده به گور می شدند . و در این هنگام بود که محمد (ص) بر چکاد کوه نور ایستاد و زمین در زیر پاهای او استوار گردید . بعثت رسول اکرم مبارک باد .
مرسییییییییییییییییییییییییییییی عزیزم
عید شمام مبارک
الهی زودتر خوب بشی عروس مهربون.
ممنون خانمی
کوشی؟! تعطیلی امروز و فردا؟!
اوهووووووووووووووووووووووووووووووم ... فقط دوشنبه
آخ که چقدر اینکه از آدم پرستاری کنن خوبه
واقعا ... عالیه عالی